عادت کردم

این حال من است

عادت کردم

این حال من است

2

دارم آهنگ گوش می دهم و به این فکر می کنم که چه بنویسم؟ هیچ وقت در وبلاگ نویسی به این مرجله نرسیده بودم. مرحله ای که فکر کنم "خب؟حالا چه بنویسم؟"

و واقعن کار زشتیست. اینکه برای اینکه چیزی نوشته باشم بنویسم.


فاطی بیاید . بنشینیم. کس شعر بگوییم . من دیگر به هبچ چیز فکر نکنم. حتا خودِ لا مصبش. 


1

اسباب کشی کردم.

اینحا برایم جدید است

ولی خب

عادت می کنم.

(وبلاگ قبلیم رو لینکش رو گذاشتم : شکلات تلخ ناراحت)